۱۰ دلیل که وب‌سایت شما افتضاح است

۱ بازديد

فقط ۳۰ سال پیش، وب جدید بود. واقعاً هیچ استانداردی برای صحبت کردن وجود نداشت. نوآوران جهان به سرعت در حال امتحان کردن کد HTML بودند.

در سال ۱۹۹۵، اولین وب‌سایتم را کدنویسی کردم. خلاصه بگویم، چیز هیجان‌انگیزی نبود. وقتی فهمیدم چطور می‌توان برای یک دکمه افکت هاور گذاشت، واقعاً هیجان‌زده شدم. حالا می‌فهمم که حتی با استانداردهای آن زمان، آنقدر خوب نبود که بشود آن را معمولی نامید.برای سفارش طراحی سایت در رامسر با خجسته وب تماس بگیرید

در سال ۲۰۰۷، وقتی Tribute Media را تأسیس کردم، می‌دانستم که آنقدر که فکر می‌کردم پیشرفت نکرده‌ام. حتی بعد از تدریس طراحی وب در دانشگاه یوتا، در بهترین حالت یک آماتور معمولی بودم.

حتی با وجود ابزارهایی که اکنون به این اندازه مؤثر هستند، از اینکه چه تعداد وب‌سایت بد می‌بینم، شگفت‌زده‌ام. در واقع، برخی از بدترین سایت‌ها، آن‌هایی هستند که به استفاده از «بهترین» ابزارها می‌بالند. Square Space و Wix ادعا می‌کنند که می‌توانند ساخت وب‌سایت را آسان کنند. وردپرس ادعا می‌کند که محبوب‌ترین سازنده وب‌سایت است. اگرچه این ممکن است درست باشد، اما به این معنی نیست که وب‌سایت‌های ایجاد شده در وردپرس خوب هستند. (بسیاری از آن‌ها خوب هستند).

اغلب اوقات، نشانه‌های یک وب‌سایت بد در نگاه اول آشکار نیست. حتی با وجود قالب‌های عالی موجود و امکان ساخت وب‌سایت بدون دانستن حتی یک کلمه کد، طراحان وب (چه آماتور و چه حرفه‌ای) اجزای کلیدی طراحی وب‌سایت را فراموش می‌کنند. و واقعیت این است که یک وب‌سایت بد تقریباً هیچ ارتباطی با فناوری انتخابی شما ندارد. تقریباً همیشه به این دلیل است که فقدان قابل توجه استراتژی وجود دارد.

طراحی وب به سطح بالاتری از درک تجاری و بازاریابی نسبت به درک فنی نیاز دارد. این امر مستلزم توانایی بررسی چگونگی تناسب وب‌سایت با استراتژی کلی بازاریابی شماست. به همین دلیل است که من کتابم را نوشتم . افراد زیادی هستند که به صورت تاکتیکی وارد دنیای طراحی می‌شوند و استراتژی پشت آن را نادیده می‌گیرند.

من فکر می‌کنم چند شاخص کلیدی برای یک استراتژی وب ضعیف وجود دارد. نکته شگفت‌انگیز این است که چقدر زیاد این عناصر را در وب‌سایت‌های آژانس‌ها هم می‌بینم. لحظه‌ای به وب‌سایت خود نگاه کنید و ببینید که چگونه با آنچه انتظار می‌رود، مطابقت دارید.

اینها ترتیب خاصی ندارند.

۱. اطلاعات تماس وجود ندارد.

اینکه فرم تماسی داشته باشید که بگوید «به من ایمیل بزنید، با شما تماس می‌گیرم» به اندازه کافی خوب نیست. شاید اگر سازمانی با حجم کاری زیاد دارید، بتوانید از پس آن برآیید، اما مردم هنوز هم می‌خواهند با یکدیگر صحبت کنند. در دامی که یک ********‌بات شما را نجات می‌دهد، نیفتید. اشکالی ندارد که کمی اتوماسیون داشته باشید، اما اگر مردم نتوانند راهی آسان برای صحبت با یک انسان پیدا کنند، شما دارید اصطکاک غیرضروری ایجاد می‌کنید.

راه حل : شماره تلفن و آدرس خود را در پایین هر صفحه قرار دهید. شماره تلفن شما در هدر حتی بهتر است. کاری کنید که ********‌بات شما به راحتی با یک انسان واقعی ارتباط برقرار کند.

۲. کنتراست ضعیف و سایر مشکلات ADA.

وقتی پس‌زمینه تیره دارید، باید متن روشن داشته باشید. وقتی پس‌زمینه روشن دارید، باید متن تیره داشته باشید. اغلب، بخش‌های مختلف یک وب‌سایت، رنگ‌های متفاوتی از پس‌زمینه دارند. کنتراست هر بخش باید بررسی شود. علاوه بر این، پس‌زمینه شما نباید با متن شما رقابت کند. به دکمه‌ها نگاه کنید، مطمئن شوید که برای انگشتان چاق در دستگاه تلفن همراه به اندازه کافی بزرگ هستند. مطمئن شوید که هر یک از تصاویر شما متن جایگزین (alt text) دارند.

راه حل : مطمئن شوید که تمام متن‌های وب‌سایت شما به راحتی قابل خواندن هستند. به کسانی که ممکن است معلولیت داشته باشند فکر کنید، در این صورت همه خوشحال‌تر خواهند بود.

۳. برندسازی متناقض.

وقتی وب‌سایت شما از استانداردهای برند پیروی نمی‌کند، کمی از اعتبار خود را از دست می‌دهید. وقتی برندسازی شما در تضاد باشد، اعتبار زیادی را از دست می‌دهید. شما می‌خواهید بازدیدکنندگان وب‌سایتتان احساس راحتی کنند. می‌خواهید بدانند که در جای درستی هستند. کاری نکنید که آنها حدس بزنند که آیا کلیک کردن روی یک دکمه چیز خوبی است یا خیر. کاری نکنید که آنها سعی کنند بفهمند تصویر چه معنایی دارد. کاری نکنید که آنها به این فکر کنند که آیا این وب‌سایت واقعاً وب‌سایت شماست یا خیر، زیرا با مطالب فروش و بازاریابی شما مطابقت ندارد.

راه حل : مطمئن شوید که برندسازی شما با مواد فروش و بازاریابی شما سازگار است و در کل وب‌سایت شما نیز این هماهنگی وجود دارد.

۴. هیچ فراخوان روشنی برای اقدام وجود ندارد.

وقتی ما رو در رو به کسی می‌فروشیم، تاریخ ثابت کرده است که وقتی انتظارات خود را واضح بیان می‌کنید، احتمال خرید افراد بیشتر می‌شود. به دوران دبیرستان فکر کنید، وقتی پسری از دختری برای قرار ملاقات سوال می‌پرسد. اگر بپرسد: «با من بیرون می‌روی؟» احتمال دریافت پاسخ مثبت بسیار بیشتر از زمانی است که بپرسد: «نمی‌خواهی با من بیرون بروی، می‌خواهی؟» وقتی فراخوان عمل واضحی ندارید، مثل این است که در سوال خود خجالتی هستید. اگر ایمیل می‌خواهید، درخواست کنید. اگر می‌خواهید بیشتر بخوانند، درخواست کنید. واضح بگویید.

راه حل : هدف اصلی خود را برای وب‌سایتتان تعیین کنید و تا حد امکان، مخاطب را به انجام آن کار ترغیب کنید.

۵. تمرکز خیلی کم.

وقتی سعی می‌کنید برای همه افراد همه چیز باشید، در نهایت برای هیچ‌کس هیچ چیز نخواهید بود. لازم نیست در اولین بازدید، تمام خدماتی را که ارائه می‌دهید، به نمایش بگذارید. وقتی سعی می‌کنید همه چیز را در صفحه اصلی خود بگنجانید، مردم نمی‌دانند روی چه چیزی تمرکز کنند و در نهایت بیشتر از اینکه چیزی به دست آورید، ضرر خواهید کرد.

راه حل : برای صفحات فرود کلیدی، روی پیشنهادات اصلی خدمات خود تمرکز کنید و اجازه دهید کسانی که علاقه‌مند به یادگیری بیشتر هستند، عمیق‌تر به آن بپردازند.

۶. وبلاگ و/یا رسانه‌های اجتماعی پشتیبانی نمی‌شوند.

بازاریابی دیجیتال نیازمند مشارکت در کانال‌های متعدد است. جستجو، رسانه‌های اجتماعی و ایمیل، سه عنصر اصلی بازاریابی دیجیتال را تشکیل می‌دهند. جستجو نیازمند محتوای جدید و معنادار است. رسانه‌های اجتماعی نیازمند هوشیاری مداوم هستند. ایمیل نیازمند جستجو و رسانه‌های اجتماعی است تا برای ارسال ایمیل مجوز بگیرند. در سال ۲۰۲۵ و پس از آن، هیچ بهانه‌ای برای سکوت در مورد محل زندگی مخاطبانتان وجود ندارد.

راه حل : یا مشارکت کن یا برو کنار. دیگر راه میانه‌ای وجود ندارد.

۷. تجربه کاربری ضعیف

بیش از هر زمان دیگری، شما بر اساس وب‌سایتتان قضاوت می‌شوید. شما ممکن است استثنای نادری باشید که یک صفحه فشار فروش برای کسب‌وکارتان مفید باشد. معمولاً اگر یک محصول داشته باشید و مشکلی با ایجاد روابط بلندمدت با مشتریان بالقوه خود نداشته باشید، این موضوع صادق است. واقعیت این است که اکثر کسب‌وکارها این فرصت را ندارند که حضور بی‌عیب و نقصی در وب نداشته باشند.

راه حل : طراحی را استخدام کنید که کارش را بلد باشد - همانطور که تجربه نشان داده، نه تکرار کلیشه‌ها.

۸. رکود.

مؤثرترین وب‌سایت‌ها، وب‌سایت‌هایی هستند که به‌طور منظم به‌روزرسانی‌های معناداری دارند. هرچند وبلاگ مهم است، اما یک پست وبلاگ جدید، به‌روزرسانی معناداری نیست. شما به صفحات ستونی جدید، صفحات فرود جدید، پیشنهادهای محتوای جدید، فراخوان‌های جدید برای اقدام و تصاویر و پیام‌های جدید نیاز دارید. باید مخاطبان خود را آزمایش و بیشتر بشناسید، سپس تغییرات لازم را برای جذب آنها ایجاد کنید.

راه حل : از تجزیه و تحلیل خود برای درک نقاط ضعف استراتژی خود استفاده کنید، سپس یک برنامه منظم برای داشتن چرخه‌های بهبود مستمر تدوین کنید.

۹. لوگو و گرافیک زشت.

همانطور که در کتابم از خودم نقل قول کردم، «هر وقت یک لوگوی زشت می‌بینم، فکر می‌کنم 'حتماً مدیرعامل آن را طراحی کرده است.'» چرا ما به معمولی بودن راضی می‌شویم؟ بله، تصاویر باکیفیت هزینه بیشتری دارند، اما نه خیلی بیشتر. به طراح لوگویی که چند صد دلار از شما می‌گیرد، راضی نشوید. عکس‌های آماده‌ای را که همه انتخاب می‌کنند، انتخاب نکنید. من درک می‌کنم که طراحان وب گاهی اوقات با بودجه مشتریان محدود می‌شوند، اما اگر وب‌سایت شماست، چند دلار اضافی برای انجام درست آن کنار بگذارید.

راه حل : یک لوگوی ساده و بی‌نقص تهیه کنید. چند دلار بیشتر برای تصاویر هزینه کنید.

۱۰. بدون احساس.

بیشتر وب‌سایت‌ها به سادگی خسته‌کننده هستند. هیچ شخصیتی ندارند. هیچ جذابیت یا جذابیتی ندارند. سطحی و بی‌روح هستند. وبلاگ‌نویس‌ها در اینجا یک مزیت دارند، زیرا شخصیت خودشان راحت‌تر می‌تواند خود را نشان دهد. کمک به مردم برای درک باورهایتان، این کار را بسیار آسان‌تر از نشان دادن کاری که انجام می‌دهید می‌کند. این یک مرز باریک است و عبور از آن سخت‌ترین است، اما احتمالاً مهم‌ترین است.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.